دوشان ولاهوویچ؛ شراب 24 سالهای که وقت نوشیدنش مجهول است
ســـردی با غوره، گرمـــی با مویز! *
بعد از این همه حرص خوردن، تحمل و صبوری آیا باید همچنان از دوشان ولاهوویچ دفاع کـــرد؟! اندک امیدورزان به بازگشت و تلألوی دوبارهی این مهاجمِ در آستانهی 24 سالگیِ یوونتوس، انسداد و کورتاژِ ولا به مثابه یک استعداد بالقوه را مرتبط با تفکرات و نقشش در سیستمِ واپسگرا و چرک ماسیملیانو الگری میدانند. اما با فرض پذیرش این دلیل پرتکرار، همچنان نمیتوان بر طبلِ نادیدهانگاری نقصهای پر شمارِ «اِلکامیون» کوبیـــد.
واکاوی دقیق بازیهای دوشان ولاهوویچ یک مورد عجیب اما در عینحال قابلاستناد را در مورد این مهاجم صربستانی نشان میدهد. تحلیل بازیهای او این موضوع را اثبات میکند که در صورت حضور ثابت او در میدان، نداشتن اشتباه قابلاعتنا و قرار نگرفتن در موقعیتهای سریالیِ فرصتسوزی، باعث میشود روحیهی جنگنده و اگرسیو او برایش گلزنی به ارمغان بیاورد؛ اما دقیقاً برعکس این وضعیت و بروز هر یک از موقعیتهای یادشده قطعاً باعث خواهند شد او از لحاظ ذهنی به مشکلات اساسی و جدی برخورد و تحت هر شرایط نتواند به فتح دروازهی حریف راهی یابد.
عدم کنترل و تسلیم شدن در برابرِ هیجانات آنی و افتِ انگیزه و روحیه در جریان بازی به راحتی میتواند دوران بازی یک فوتبالیست را تحتالشعاع خود قرار داده و حتی منهدم کند. به همین خاطر حفظ تعادل حتی در صورت بروز هرگونه ناکامی غیرمترقبه و ناگزیر باید در ذهنیت بازیکن حک شود؛ نکتهای به غایت مهم که در مورد ولاهوویچ البته تبدیل به پاشنه آشیلی محض شده است.
در مواجهه با ولا، غالباً یک دفاعیه به کرات عنوان میشود؛ اینکه او سن و سال کمی دارد و کمتجربگی نشأت گرفته از جوانیاش، نکتهای است که نباید در تحلیلها و انتقادات از او نادیده انگاشته شود. پاسخ اما چندان پیچیده نیست؛ وقتی صحبت از آیندهدارترین فورواردهای حالحاضر فوتبال اروپا میشود، بیتردید نام او در فهرستهای مختلف به چشم میخورد. با همین مقدمه نمیتوان در هنگام نقد، ضعفهای آشکار و غیرقابل اغماضاش را با «جوانی» او توجیه و در هنگام تمجید، نامش را همردیف با بزرگانِ تهاجمی فوتبال اروپا در یک صف قرار داد. فراموش نکنید که امباپه نیز تفاوت سنی معناداری با دوشان ندارد. مقصود سنجش یکسان این بازیکنان با یکدیگر نیست که تفاوتها این اجازه را به ما نمیدهند اما نمیتوان از کیفیت و مستعد بودن یک بازیکن جوان در ساختاری وسیع سخن گفت اما بر کاستیهای ملموسش سرپوش گذاشت و بیاعتنا بود.
اینکه این نوشته مدعی ناترازیِ نام دوشان ولاهوویچ در فهرست برترینهای پست تخصصیاش و اصرارهای گاه و بیگاه برای ستاره توصیف کردن او است هرگز نشأت گرفته از عدم علاقه یا دشمنی با او که برگرفته از ادلههای ناگریزیست که در ادامه بیان خواهد شد.
حالا که صحبت از امباپه شد بد نیست قیاسی هرچند معالفارق میان این دو چهره داشته باشیم. رزومه مهاجم فرانسوی را به عنوان یکی از مهاجمان آیندهدار و البته طراز اول حالحاضر فوتبال اروپا (و حتی جهان) مرور کنیم: او تنها در 7 فصل گذشته 207 بار گلزنی کرده و جز دو فصل که آمار گلزنیاش بالای 20 گل بوده اغلب فصلهای بعد را با آمارهای خیرهکنندهی بالای 30 و 40 گل به پایان رسانده. این رزومهی ترسناک در مورد بسیاری از همردههای دیگر ولا نیز همینقدر جلوهگرانه و مهیب است. در مقابل، ولاهوویچ در 7 فصل گذشته تنها 75 گل به ثمر رسانده و بهترین عملکردش هم تنها به دو دورهی موفقِ حدوداً 20 گله در فلورانس باز میگرد؛ همین و دیگر هیـــچ.
پس به همین علت و قیاس ساده، نمیتوان او را همردیف با ستارههای تهاجمی فوتبال اروپا دانست. دوشان ولاهوویچ در بهترین حالت مهاجمی در کلاس B فوتبال اروپاست که البته هنوز این جایگاه را نیز تثبیت نکرده است.
یکی دیگر از مشکلات کلیدی ولاهوویچ کندی و انعطافناپذیر بودن اوست که برای یک مهاجم در این سطح یک نقص بنیادین است. البته در تاریخ فوتبال مهاجمین تنومند و ماندگار کم نداشتهایم اما این ویژگی تنها زمانی به خدمت بازیکن درخواهد آمد که بتواند از آن به عنوان یک پارامتر کیفی بهره بگیرد. در مورد دوشان این خصیصه عملاً به یک ضعف آشکار تبدیل شده و در بیشتر لحظات حضورش در زمین مانعی سخت برای استفاده از داینامیک نداشتهی اندامش برای جولان در محوطه جریمه حریفان است. البته گهگاهی این ویژگی به انضمام اگرسیو بودن او باعث کامیابیای حداقلی میشود اما باید پذیرفت که در سایر لحظات، سنگین بودن این مهاجم صربستانی مهمترین مانع برای استفاده بیشتر از سایر قابلیتهایش در مقابل دروازه رقیبان است.
این یک واقعیت است که یوونتوس پس از تنها درخششهای او در سالهای 2020 تا 2022 با خیالِ خام پیشدستی در جذب ستارهای که بتواند جانشینی برای توز، هیگواین، رونالدو و... باشد به سراغ صید او رفت و از قضا برای پیشدستی در اغوا نشدن او توسط دشمنان فرضیِ یووه در این انتقال، حاضر شد بسیاری از ملاحظات مالیاش را نیز توجیه و هزینهای قابلتوجه را صرفِ به خدمت گرفتن او کند. امـــا باید پذیرفت که این دوراندیشی و هدفگذاری تقریباً در مسیری ناخوشایند گام برداشتند و دستکم تا این لحظه هیچ نتیجهی چشمگیری به همراه نداشته. کافیست شایعات جدایی او از یووه در تابستان پس از یک فصل و نیم نمایش ناامیدکنندهاش تا هیجانزدگی عمومی پس از گلزنیهای ابتدای فصل او و پیشکشیدنِ غائلهی تمدید قرارداد و افتِ مجدد او و اخبار خروج قریبالوقوعش را یکبار دیگر بازبینی کنیم تا بهتر دریابیم که پروژهی ولاهوویچ با سرعتی ناباورانه به سمت شکست میتازد.
هر قدر هم برای سبک بازی ولا استتیکسازی کنیم و هر قدر از تعصب و جنگندگیاش با کیفوری آب دهانمان را قورت دهیم اوضاع حوالی سیارک این صربستانیِ معضوب تغییر نخواهد کرد. میتوان همنوا با الگری که اصرار به رضایت از عملکرد سوالبرانگیز او دارد شد، میتوان به چشمانتظاریِ ماسیمو پاوان به احتراقِ «جرقهای» حوالی تلاقی ساقهای پای او و دروازه حریفان دلبست، میتوان اسیر بازی رسانهایِ تمدید قرارداد یا خروج او از باشگاه در تابستان آینده شد و حتی میتوان به بندِ همکاری و برقِ چشمان کیهزا در رفاقت با او دلخوش کرد امـــا در هر کدام از جبههها که سنگر گرفته باشیم فرقی نمیکند، گذشت زمان به زودی عیار نهایی دوشان ولاهوویچ را در معرض قضاوت طرفداران قرار خواهد داد.
____________________
* این نوشته با الهام از اظهارات جدید Giovanni Guardalà
(تحلیلگر شبکه تلویزیونی Sky Sport) در مورد دوشان ولاهوویچ نگاشته شده است.
* تیتر مطلب برگرفته از این جملهی Giovanni Guardalà است:
«Vlahovic si esalta e si deprime troppo facilmente»
* این يادداشت صرفاً حاوي نظرات شخصي نويسنده است و
الزاماً ديدگاه و موضع رسمي Juventus.iR نيست.